سو-جونگی که همیشه تنها زندگی کرده و همهچیز را به دوش کشیده تا دیده شود و کسی نادیدهاش نگیرد…
جو-یئونی که حتی با پنهان کردن خودش هم فقط میخواست از طرف مادربزرگش دوست داشته شود…
آیا این دو میتوانند زخمها و قفلهای درونیشان را باز کنند و در نهایت کنار هم بمانند؟
نظرات در مورد سریال عزیزترین دشمن دیرینهام - فصل اول - قسمت 11
نظرات در مورد سریال عزیزترین دشمن دیرینهام - فصل اول - قسمت 11
شما