داستان دربارهی «تئا»، مأمور تازهوارد سازمان اطلاعات است که مأموریت دارد به صورت مخفی، وارد دنیای خشن و زیرزمینی جنایتکاری شود که مدتی طولانی از دست مأموران فرار کرده است. او با هویت جدیدی زندگی میکند و باید با «اَشلی»، دوستدختر رئیس شبکهی تبهکاران، رابطهای نزدیک برقرار کند تا به اطلاعات حیاتی دست یابد. اما هرچه تئا به اَشلی نزدیکتر میشود و واقعیت تلخ زندگی او در تار و پود قدرت و جنایت «میران» را میبیند، شک و تردید در دلش شکل میگیرد که آیا هنوز در طرف درست
داستان حول ترور بینگلی میچرخد که بعد از پایان کارش بهعنوان سرایدار مدرسه، قصد دارد در آستانهی کریسمس با گرفتن شغلی در یک پنتهاوس لوکس درآمد خوبی کسب کند. اما در آخرین روز مدرسه، نوزادی که قرار بود در نمایشی بازی کند فراموش میشود و ترور ناخواسته باید از او مراقبت کند، در حالی که باید به مصاحبه شغلی خود هم برسد. موقعیتهای خندهدار سریال ناشی از نبرد ترور با چالشهای مراقبت از نوزاد و حفظ خانهی لوکس است.
داستان در آینده و لسآنجلس آخرالزمانی که انفجار هستهای موجب نابودیاش شده اتفاق میافتد، جایی که مردم باید برای در امان ماندن از تشعشعات رادیواکتیوی، موجودات جهشیافته و راهزنان و دزدها، زیر زمین زندگی کنند.
داستان درباره یک نجّار (پدر)، همسرش (مادر) و پسر نوجوانشان است که برای فرار از خطرات و جنگوخون در منطقهای دورافتاده پنهان شدهاند. پسرک کمکم متوجه نیروهای عجیب و مرموز در درون خودش میشود و این نیروها باعث میشوند رابطه او با پدرش پیچیده و تیره شود. در حالی که خانواده سعی میکنند از گذشته و تهدیدهای اطرافشان فرار کنند، این نیروهای ماورایی باعث رخدادهایی ترسناک و غیرمنتظره میشوند که باعث آزمون ایمان، تردید و ارزشهای انسانی میشود.