در این سریال، کارل مورک (با بازی متیو گود) یک کارآگاه برجسته است که پس از یک حادثهٔ خشونتآمیز که منجر به فلج شدن شریکش و کشته شدن یک افسر پلیس دیگر شد، به واحد جدیدی به نام «Dept. Q» منصوب میشود. این واحد مسئول رسیدگی به پروندههای حلنشده است. او با تیمی غیرمتعارف شامل آکرام سلیم (با بازی الکسی مانولوف)، یک افسر سوری که به تازگی به اسکاتلند پناهنده شده، و رز دیکسون (با بازی لیا بیرن)، یک کارآموز با مشکلات روانی، همکاری میکند. اولین پروندهٔ آنها ناپدید شدن مرموز یک دادستان به نام مریت لینگارد (با بازی کلویی پیرری) است که چهار سال پیش در یک سفر دریایی ناپدید شده بود.
استفانی، دانشجوی دانشگاه که به خاطر یک کابوس مکرر و وحشتناک دچار عذاب است، به خانه برمیگردد تا شخصی را پیدا کند که ممکن است بتواند این چرخه را بشکند و خانوادهاش را از سرنوشت خونینی که به طور حتم در انتظارشان است نجات دهد.
این سریال داستان زندگی مردی به نام پریس "استیک" کاهیل (با بازی اوون ویلسون) را روایت میکند؛ گلفبازی حرفهای که زندگیاش پس از شکستهای پیدرپی و طلاق از هم پاشیده و اکنون در یک فروشگاه تجهیزات گلف مشغول به کار است.
همه چیز زمانی تغییر میکند که با نوجوانی بااستعداد به نام سانتی ویلر آشنا میشود. استیک تصمیم میگیرد مربی سانتی شود و آنها همراه با مادر سانتی و کدی سابق پریس، به سفری جادهای میروند. این سفر تبدیل به فرصتی برای بازسازی خود، پیوندهای انسانی و یافتن معنای تازهای از خانواده میشود.