ناپدید شدن اوکتای همچون بمبی در باشگاه منفجر میشود و همه را در شوک فرو میبرد.
وقتی مشخص میشود که اوکتای پیش از ناپدید شدنش با شوله (دختر فوزی) در تماس بوده، خشم فوزی به سمت کارتال معطوف میشود.
در این میان، ترکان (همسر فوزی) با حس مادری قوی، مطمئن است که اتفاق بدی برای پسرش افتاده و از فوزی میخواهد هر طور شده اوکتای را پیدا کند.
از سوی دیگر، شاهین که در مرگ اوکتای نقش دارد، زیر بار عذاب وجدان در حال فروپاشی است.
بورهان با دیدن رفتارهای عجیب پسرش، بالاخره او را وادار به صحبت میکند و حقیقت را درمییابد.
زمان میگذرد و هنوز هیچ نشانهای از اوکتای نیست — نه زنده و نه مرده.
با بالا گرفتن تنشها و رسیدن رابطهٔ فوزی و بورهان به مرز درگیری بزرگ، نازان آخرین امیدش را به کارتال میبندد و از او کمک میخواهد.
کارتال در حالیکه تلاش میکند از وقوع جنگی خونین جلوگیری کند، ناگهان با تماس تلفنی از پدرش مواجه میشود؛ تماسی که میتواند تمام نقشهها را زیر و رو کند…
نظرات در مورد سریال خون بد - فصل اول - قسمت 3
شما